قشنگ ترین دقایقم اظطراب و هیجان خرید هدیه هاش بود همیشه 

کم و خرد و ناچیز بود ولی اینکه ساعت ها روزها شایدم مدت ها بهشون فکر میکردم و برام اهمیت داشت با ارزششون میکرد حداقل برای من 

روز سختی بود

خیلی 

صبح انگار آایمر به اوج میرسه!تمام راه داشتم فک میکردم عیدیش چی باشه

عصر گل فروشیای شلوغ و کادوهای متحرک توو خیابونا 

واقعا طاقت نیاوردم که نیام 

گل گرفتم برات

نرگس خوشکل میدا کردم تازه ی تازه 

نه خو زیر قولم که نمیزنم 

نمیام 

از بالا پل نگات کردم 

ببخش بی معرفتیمو فقط نمیخام کسی رو اذیت کنم همین.

شما حتما مهربون بودی 

دم شما گرم 

روزتو تبریک میگم 

دعا کن شما برام بسمه 

دیگه چیزی نمیخام.

کاش تو ام بلد باشی منو برونی از خودت.

دلم گرفته مادرم 

کجاست روستای تو 

مرا ببر به خلوت همیشه سبز شالی ات.

به شوق دست چین تو تمشک های باغ ما

رسیده اند در تب عبور احتمالی ات.

بهشت زیر پای آن نجابت شمالی ات.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها